گفت : چشمهایت را ببند و تا ده بشمار .
چشمهایم را بستم و شروع کردم به شماردن .
یک ،دو ، سه ، ... به ده که رسیدم دیگر هیچ وقت نتوانستم او را پیدا کنم .
.......
برچسب : نویسنده : espreso بازدید : 47
زمستان آمد
فصل عشقهای یخ زده
فصل چای داغ زیر برف
فصل سیگارهایی که از غم رفتنت دود خواهند شد ...
.......برچسب : نویسنده : espreso بازدید : 46
برچسب : نویسنده : espreso بازدید : 47
دیشب یاد موهایت افتادم
همان موهایی که بلند بودند مثل شاخه های بید
میرقصیدند در باد
دیشب یاد چشمانت افتادم
همان چشمهایی که مثل دو قطره شبنم
می درخشیدند در نور آفتاب
دیشب یاد تو افتادم
مثل هر شب
که در رویاهایم قدم می زدی
.......
برچسب : نویسنده : espreso بازدید : 49
و سالها بعد
باز هم با شنیدن نامت بر خود خواهم لرزید
می ترسم باز هم به پشتم نگاه کنم و باز تو نباشی...
.......
برچسب : نویسنده : espreso بازدید : 47
برچسب : نویسنده : espreso بازدید : 45
جایت خالی خواهد ماند و جای خالی ات از همه آنهایی که هستند زیباتر است ..
.......برچسب : نویسنده : espreso بازدید : 48
صداي خنده ما روي پشت بام بلند
ستاره ها كه قرار است عاشقت بشوند...
"سید مهدی موسوی"
که ستاره ها قرار است عاشقت بشوند و تو در نور ستاره ها محو خواهی شد
که برای همیشه فراموش خواهی کرد و برای همیشه فراموش خواهی شد
و من دیگر برای که باید بنویسم
وقتی نیستی وقتی برای همیشه رفتی ...
.
.
.
نوشتن در اینجا شاید دیگر هرگز
نوشتن از تو شاید جایی دیگر .....
.......
برچسب : نویسنده : espreso بازدید : 43
برچسب : نویسنده : espreso بازدید : 47